آخرین اخبار

آخرین تولیدات

میلاد امینی موحد

در جنگ روایت ها، «جهاد تبیین» عینی است

قرن بیست و یک با تمام فراز و فرودهایش با جهشی سریع جامعه را به سمت و سوی اسارت افکار حرکت می‌دهد و اسارت افکار به مراتب از اسارت رفتارِ اشخاص، می‌تواند اثرات سو فراوان‌تری بدنبال داشته باشد.

به بیانی دیگر پدیده‌ای که در قرن جدید با آن روبرو هستیم را می‌توان «مقابله با آزاداندیشی» نامید و آنچه حل این مسئله را مشکل تر می‌کند، گل آرایی «فاجعه مقابله با آزاداندیشی» با شعارهای پوشالی آزادی بیان است. رسانه‌ها نیز به عنوان بستر اصلی این تغییر نگرش روز بروز منحط تر می‌شوند و «انسان متفکر» تنها چیزی است که در جنگ غول‌های رسانه‌ای به او توجهی نمی‌شود.

میزان بهره وری قدرت‌های بزرگ جهانی در استفاده از هژمونی رسانه برای تغییر نگرش‌ها بسیار فراتر از جنگ نظامی است و این یعنی در نبرد متقابل قدرت‌ها، پیروز میدان کسی است که در جنگ روایت‌ها موفق باشد.

حالا وقت آن رسیده از خودمان سوال کنیم کدام روایت در افکار مردم جهان پیرامون «تجاوز به خاک عراق» [۱] یا «خروج آمریکایی‌ها از افغانستان» یا «نیروی نابود کننده داعش در منطقه» ماندگار شد؟! شاید یکی از مشکلات اساسی رسانه‌های ایران این است که شروع دیرهنگام دارند. به عنوان نمونه روایت ایران از آبان ۹۸ و اعتراضات و شورش‌های متعاقب آن حدود یکسال بعد از حادثه گفته و موجب شده است، روایت غلط رویترز از آمار ۳ هزار نفر کشته شده آبان ثبت و تکرار شود.

البته جنگ روایت‌ها ریشه‌ای تاریخی دارد و بدون شک یکی از اساسی‌ترین دلایل مظلومیت جبهه حق، عدم نصرت و یاری رسانی کافی اصحاب در تبیین صحیح و به موقع روایت‌ها باید دانست.

از طرفی دیگر نقاط برجسته ای که بیانگر پیروزی در جنگ روایت هاست را می‌توان برشمرد که سرآمد آنها روایت صحیح از عاشورای ۶۱ هجری قمری است که با مجاهدت حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام در تاریخ ماندگار شد.

«اسارت افکار» [۲] را می‌توان نقطه کانونی حملات دشمن در سال‌های اخیر دانست. جایی که بیشترین دلارها هزینه و توانمند ترین انسان‌ها به خدمت گرفته می‌شوند. نقطه مقابل این راهبرد جبهه باطل، تبیین و تلاش برای آزادی افکار و تصمیم گیری های درست است و بدلیل رویارویی با دشمن از این عمل تبیین را جهاد عنوان می‌کنند.

ستمگران باهوش، به جای دست و پای اسرای خود، ذهن و افکار آن‌ها را به بند می‌کشند. قرآن این اتفاق را «استخفاف» می‌نامد و می‌گوید فرعون مردم را با همین روش، دنباله‌رو خویش کرده بود. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ» [۳] در جامعه‌ای که استخفاف حاکم باشد، «وضع مطلوب» همان «وضع موجود» است.

اسیر فکری هیچ‌گاه به وضع مطلوب و آزادی نمی‌اندیشد، زیرا خود را اسیر نمی‌بیند تا برای حریت تلاشی بکند. اگر اعتراضی هم داشته باشد، به اصل اسارتش، اشارتی ندارد بلکه به سست بودن زنجیرها و قفل‌ها اعتراض می‌کند!

نقل شده در روزگار کهن حاکم شهری به مأموران خود دستور داده بود که هر روز بدون دلیل به هریک از مردم شهر یک «پس گردنی» بزنند! مردم بی‌آنکه از علت آن بپرسند، هر صبح برای دریافت این سهمیه به صف می‌ایستادند! با طولانی شدن صف‌ها، مردم به کمبود مأمور اعتراض کردند و از حاکم خواستند که تعداد مأموران را بیشتر کند!

هیأت‌های حسینی از دیرباز رسانه بی بدیل تشیع در کنار دیگر رسانه‌های سنتی بوده و هست. منبر نماز جمعه، اجتماع سالیانه حجاج و دیگر بسترهای اطلاع رسانی و جهت دهی افکار عمومی در قاموس دین مبین اسلام با وجود تاثیرگزاری نتوانسته اند به وسعت هیأت‌های حسینی مردم را با خود همراه کنند. اگر از این فرصت بی نظیر تشیع در عصر اسارت افکار، حراست و از آفات احتمالی جلوگیری شود می‌توان آن را نقطه کانونی جهاد تبیین [۴] دانست.

هیأت‌های حسینی که افتخار نصب شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» در حسینیه‌های خویش را دارند و این شعار را بعنوان اعتقاد راسخ و سرمشق شرکت کنندگان نصب العین خود قرار داده اند امروزه می‌بایست خود را برای آمادگاه مبارزه با انحرافات و تبیین صحیح اعتقادات بیش از پیش مجهز کنند.

تجهیز هیأت‌های حسینی برای آوردگاه جهاد تبیین نیاز به توپ و تانک یا حتی بودجه، میز و صندلی ندارد! ارکان هیأت‌های حسینی از واعظ تا ستایشگر و در نهایت مستمع باید از شاکله هیأت مراقبت و فرآیند فعالیت‌های هیأت را به سمت و سوی تنویر افکار عمومی در حمایت از ولایت اهل بیت حرکت داد.

 

پی نوشت‌ها:

[۱] تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ توسط اشغالگران آمریکایی

[۲] Captivity of thoughts

[۳] قرآن کریم – آیه ۵۴ سوره زخرف

[۴] رهبر معظم انقلاب در دیدار سالیانه مداحان ۱۴۰۰: «هیئت، کانون جهاد است؛ هیئت، کانون جهاد است؛ جهاد فی‌سبیل‌الله، جهاد در راه احیای مکتب اهل‌بیت، مکتب امام حسین (علیه السّلام)، مکتب شهادت. خب ائمّه (علیهم السّلام) چه جور جهادی می‌کردند؟ ائمّه جهاد نظامی که نمی‌کردند؛ جز معدودی -فقط حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن مجتبیٰ و حضرت امام حسین با شمشیر جنگیدند- بقیّه‌ی ائمّه که با شمشیر نجنگیدند؛ جهادشان چه بود؟ «جهاد تبیین»؛ همین که بنده مکرّرتکرار می‌کنم تبیین یا جهاد تبیین، تبیین کنید، روشنگری کنید. هیئت، محلّ جهاد تبیین است.»

 

*میلاد امینی موحد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

  • سلام ،خوش آمدید , مهمان
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ